قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۷: کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته است پا به هرجا که نهی خار جفا ریخته است دردم از سستی اقبال به درمان نرسد که نه بهر دل هر خسته دوا ریخته است تا قیامت دمد از تربت او مهر گیاه بر دل هر که غمت تخم وفا ریخته است زنگ از دل کشش مهر تو برداشته است عارضت بر رخ آیینه صفا ریخته است ظارهاً آنکه بدین گونه بیاراست تو را جای نظاره به چشم تو حیا ریخته است نشکند گر قدح باده سبو می شکند به شکست دل ما سنگ جفا ریخته است نمکی را که فلک نایدش از عهده برون لبت آورده و بر دیده ما ریخته است این نگاری است که در هر سر راهی قصاب خون صد همچو تویی بی سروپا ریخته است قصاب کاشانی