قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۴: سرم ز مَندَل و دوشم گر از عبا خالی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرم ز مَندَل و دوشم گر از عبا خالی است هزار شکر که دکانم از ریا خالی است میان عینک و چشم امتیاز آزرم است ز شیشه کم بود آن دیده کز حیا خالی است حریص را نشود دیده پر ز خاک دو کون به هر دری که رود کیسه گدا خالی است ز خاک کم بود آن تن که پایمال نشد سفال بهتر از آن دل که از وفا خالی است هزار داغ توام بر دل است و کج بینان گمان برند که این خانه ز آشنا خالی است به دانه های سرشگ است چشم من روشن ز گردش اوفتد آنگه که آسیا خالی است جرس ز ناله شود رهنمای گمشدگان دلیل کی شود آن دل که از صدا خالی است فریب مجلس روحانیان مخور قصاب بیا که جای تو امروز پیش ما خالی است قصاب کاشانی