انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۲۳۰: سر آن دارم کامروز بر یار شوم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر آن دارم کامروز بر یار شوم بر آن دلبر دردی کش عیار شوم به خرابات و می و مصطبه ایمان آرم وز مناجات شب و صومعه بیزار شوم چون که شایسته سجاده و تسبیح نیم باشد ای دوست که شایستهٔ زنار شوم کار می دارد و معشوق و خرابات و قمار کی بود کی که دگر بر سر انکار شوم خورد بر عیش خوشم توبه فراوان زنهار ببر می همی از توبه به زنهار شوم تو اگر معتکف توبه همی باشی باش من همی معتکف خانهٔ خمار شوم رو تو و قامت موذن که مرا زین مستی تا قیامت سر آن نیست که هشیار شوم انوری ابیوردی