انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۱۸۷: آخر در زهد و توبه دربستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آخر در زهد و توبه دربستم وز بند قبول آن و این رستم بر پردهٔ چنگ پرده بدریدم وز بادهٔ ناب توبه بشکستم با آن بت کم زن مقامر دل در کنج قمارخانه بنشستم چون نوبت حسن پنج کرد آن بت زنار چهارگانه بربستم از رخصت عشق رخنه ای جستم وز عادت مادر و پدر جستم چون پای بلا به جور بگشادم بی باده مباد یک نفس دستم در بتکده گاه موئمن گبرم در مصطبه گاه عاقل مستم دستم ز زبان خصم کوته شد کامروز چنان که گویدم هستم انوری ابیوردی