انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۲۳: حسن را از وفا چه آزارست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حسن را از وفا چه آزارست که همه ساله با جفا یارست خود وفا را وجود نیست پدید وین که در عادتست گفتارست از برون جهان وفا هم نیست کاثرش ز اندرون پدیدارست چه وفا این چه ژاژ می گویم که ازو حسن را چه آزارست تا مصاف وفا شکسته شدست علم عافیت نگونسارست عشق را عافیت به کار نشد لاجرم کار عاشقان زارست دست در کار عافیت نشود هر کجا عشق بر سر کارست عشق در خواب و عاشقان در خون دایه بی شیر و طفل بیمارست آرزو می پزیم چتوان کرد سود ناکرده سخت بسیارست اینکه امروز بر سر گنجی پای فردات بر دم مارست انوری از سر جهان برخیز که نه معشوقهٔ وفادارست انوری ابیوردی