عباس صبوحی
غزلیات
نقاش تقدیر: سالها قد تو را خامۀ تقدیر کشید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سالها قد تو را خامهٔ تقدیر کشید قامتت بود قیامت که چنین دیر کشید خواست رخسار تو با زلف گره گیر کشد فکرها کرد که باید به چه تدبیر کشید مدتی چند بپیچید به خود و آخر کار ماه را از فلک آورد و به زنجیر کشید جای ابروی تو نقاش، پس از آهوی چشم تا به بازیچه نگیرند دم شیر کشید بعد چشم تو، مصوّر چو به ابرو پرداخت شد چنان مست که بر روی تو شمشیر کشید دل اسیر مژه ات از عدم آمد به وجود همچو صیدی که مصوّر به دم شیر کشید پیش تشریف رسای کرم دوست ازل منّت از کوتهی خامهٔ تقدیر کشید لاغری بین که در اندیشهٔ نقشم، نقّاش آنقدر ماند که تصویر مرا پیر کشید گر خرابم کنی ای عشق چنان کن، باری که نشاید دگرم منّت تعمیر کشید نتوان بهر علاج دل دیوانهٔ ما از سر زلف به دوش این همه زنجیر کشید عباس صبوحی