امیر معزی
غزلیات
شمارهٔ ۵۱: آن روی به نیکویی خورشید جهانستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن روی به نیکویی خورشید جهانستی وان یار به زیبایی چون حور جنانستی خونخواره دو چشم او چون در نگرد شاید گویی که دو جادو را آهنگ به جانستی گر راز دو زلفینش ایام بدانستی شوریده شدی عالم خورشید نهان استی کافر بشدی مؤمن, مؤمن بشدی مرتد گر راه وصال او بر خلق بیانستی ور قیصر رومی را زنار رفیقستی راهش نشدی پنهان عیبش نه عیانستی ور نعرهٔ مستان را در هجر خطر بودی دایم رقم دولت سروی و بنانستی گر زخم فراق او بر کوه گذر کردی کُه را به جهان اندر چون موی میانستی امیر معزی