امیر معزی
غزلیات
شمارهٔ ۴۱: به شب از داغ هجر تو نمیدانم غنود ایجان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به شب از داغ هجر تو نمیدانم غنود ای جان که درد و داغ هجران تو خواب از من ربود ای جان زبهر دیدن رویت چو باشم بر سرکویت خروش پاسبان تو به جان باید شنود ای جان به باغ صحبت وصلت بکشتم تخم امیدت کنون آمد به بر تخمم کسی دیگر درود ای جان مرا شادی رخسار تو باشد هرکجا باشم چو رخسارت نبینم من ندانم شاد بود ای جان همی آتش زنی بر جان من تا از تو بگریزم مرا زین آتش سوزان بسوزی تار و پود ای جان امیر معزی