امیر معزی
غزلیات
شمارهٔ ۳۳: تا دلم بستدی ای ماه و ندادی دادم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا دلم بستدی ای ماه و ندادی دادم کشتهٔ عشق شدم راز نهان بگشادم سرد بردی دلم از عاشقی و جستن عشق لاجرم زود شدم عاشق و گرم افتادم پدر و مادر من بنده نبودند تو را من تو را بنده شدم گرچه به اصل آزادم هر شبی بر سر کوی تو برآرم فریاد نکنی رحمت و یکشب نرسی فریادم من به یک روز تو را یادکنم سیصد بار تو به صد روز بیک بار نیاری یادم تا تو را نالهٔ زیردست و مرا نالهٔ زار تو به کف باده همی گیری و من بر بادم گر به دنیا و به دین مرد همی گیرد نام دین و دنیا به سرکار تو اندر دادم امیر معزی