امیر معزی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶: ترکی که همی بر سمن از مشک نشان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترکی که همی بر سمن از مشک نشان کرد یک باره سمن برگ به شمشاد نهان کرد تا ساده زَنَخ بود همه قصد به دل داشت واکنون که خط آورد همه قصد به جان کرد چون زلف به خم بود مرا پشت به خم کرد چون تنگ دهان بود مرا تنگ جهان کرد دل بسته مرا باز بدان بند کمرکرد خون بسته مرا باز بدان بسته میان کرد گفتم که کمر باز کنی طبع دژم کرد گفتم که مرا بوسه دهی روی گران کرد در جستم و بگرفتم و بنشاندم و گفتم یارب زچنین روی نکو صبر توان کرد! صد بوسه زدم بر دهن و زلفش وگفتم صد شکر مرآن راکه چنین زلف و دهان کرد امیر معزی