امیر خسرو دهلوی
مجنون و لیلی
بخش ۲ - مناجات در حضرت واهب منی و نجات
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای عذر پذیر عذرخواهان عفو تو شفیع پرگناهان خسرو که کمینه بندهٔ تست در هر چه فتد افگندهٔ تست آنرا که تو افگنی بهر زیست بر داشتنش به بازوی کیست بدار ز خاک ره که پستم از دست رها مکن که مستم هر چند تن گناه پرورد در حضرت قرب نیست در خورد با این همه گر پذیری این خاک نقصان چه بود به عالم پاک از یاد خودم کن آن چنان شاد کز هستی خود نیایدم یاد تا جان بودم امیدوارم کز شکر تو دل تهی ندارم خواهم به ستایش تو بودن من خود چه توانمت ستودن هم تو دل پاک ده زبان هم در مدحت خویش و بلکه جان هم به گر ندهی، بهیچ سانم آن جان، که به خویش زنده مانم جانیم ده، از خزینهٔ بیش کم زنده به تو کند، نه از خویش گیرم که نه ام به لطف در خور، آخر، نه که بنده ام برین در؟ گر رحمت تست بر نکو زیست، رحمت کن بندگان بد کیست؟ آخر نه گلم سرشتهٔ تست؟ نیک و بد من نبشهٔ تست؟ جرمم منگر، که چاره سازی طاعت مطلب، که بی نیازی گر عون تو رحمتی نریزد، از طاعت چو منی چه خیزد؟ فردا که ز بنده راز پرسی ناکرده و کرده باز پرسی چون می دانی، بکارسستم شرمنده مکن، بساز جستم از رحمت خویش کن درم باز بی آنکه ز کرده پرسی ام باز زان گونه به خویش ده پناهم کز گنج تو خواهم آنچه خواهم زینسان که امیدوارم از تو خواهش، به جز این، ندارم از تو کان دم که دمم ز تن بر آید با نام تو جان من برآید در حجلهٔ قدس بخش جایم تا با تو به جانب تو آیم آن راه نما به من نهائی کاندر تو رسم، دگر تو دانی در قربت حضرت مقدس پیغمبر پاک رهبرم بس امیر خسرو دهلوی