عطار نیشابوری
بخش نهم
(۴) حکایت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنین گفتست آن پاکیزه ذاتی که گر یابد کسی از حق وفاتی از اول روز ماتم داریش تو دوُم روز و سوُم همداریش تو زماتم تا بهفتم می گدازی چو هفتم بگذرد هشتم چه سازی چو آخر روز باید بود تسلیم چه می پیچی، در اول گیر تعلیم همه تن گر شود چون مار پایت گریزی نیست ممکن هیچ جایت ندیدی وقت رفتن مار را هیچ که در ره می رود پُر تاب و پُر پیچ ولیکن چون بسوراخ آورد روی درو کژّی نماند یک سر موی که تا ننهد ز سر آن پیچ پیچی نیابد راه در سوراخ هیچی تو هم کژّی ز خود بفکن پس آنگاه بسوراخت برد از راستی راه چو در کوری تو پی گُم کرده مانی چو کوران از برون پرده مانی نه بینی خلق را نه پای و نه سر ز کوری زخم خورده مانده بر در الف چون مستقیم آید به کوفی چنان باید برأی العین صوفی تصوّف چیست، در صبر آرمیدن طمع از جملهٔ عالم بریدن توکّل چیست، پی کردن زبان را ز خود به خواستن خلق جهان را فنا گشتن دل از جان برگرفتن همه انداختن آن برگرفتن عطار نیشابوری