عطار نیشابوری
بخش دوازدهم
الحكایة و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صوفئی را گفت مردی از رجال کای جهان گردیده چون داری تو حال گفت سی سال ای اخی بشتافتم نه جوی زر دیدم و نه یافتم وی عجب کردم من این ساعت نشست تا مرا صد گنج زر آید بدست آنکه در عمری جوی هرگز نیافت دور نبود گر ز گنجی عز نیافت نیست رویت یک جو زر یافتن چون توانی گنج گوهر یافتن آنکه او را هیچ در ده راه نیست مه دهی گر جوید او آگاه نیست گر همه شب روز میباید ترا درد درمان سوز میباید ترا من که درد عشق در جان منست وی عجب این درد درمان منست مینیابم آنچه میجویم همی وین طلب ساکن نمیگردد دمی در میان این و آن درماندهام تا که جان دارم بجان درماندهام هست دریای محبت بی کنار لاجرم یک تشنگی شد صد هزار عطار نیشابوری