محیی الدین ابن عربی
حقیقهالحقائق (ترجمه فارسی)
فصل: در معانی غریبه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وجود انسان اصل است در ایجاد و وجود موجودات فرع او؛ از برای آنک عالم [را] از برای انسان آفریده‏اند و انسان مقصود کلی [است‏]، چنان که فرموده است تعالی: «یَابنَ آدم خَلقتُ الأَشیاء لَأجْلِکَ وَ خَلقتُکَ لِأَجلِی».[1] مقصود کلی که گفتیم، ظهور حق است در انسان و مشاهدهٔ اعیان اسماء و صفات خویش در او. محل ظهور حق و مشاهده او اسماء و صفات خویش را نیست الا انسان کامل؛ چرا که او جمع کرده در خود جمیع قوابل کلیه را. هرگاه که حق تعالی خواهد که در عالم نگرد، به انسان به سوی عالم نگرد، از برای آن که انسان کامل عین اللّٰه است؛ از برای آن که او انسانِ معنون است حق را؛ چنان که انسان العین ظاهر انسان را. پس هر که خواهد که که بیند جمیع عالم [را] در یک چیز و یک مظهر که جمع باشد در او عوالم کلیه از جواهر و اعراض و اجسام، باید که در انسان کامل نگرد که او جامع جمیع عوالم علویه و سفلیه و ملکیه و ملکوتیه است. پس انسان به این صفاتِ جامعه سزاوار خلافت مرتبه حق است و اوست که اعظم و اصفی آیینه‏های حق است از کاینات. [1] - علم الیقین، ج 1، ص 507. محیی الدین ابن عربی