حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ٤٩: گر در هلاک من بود الحق رضاى دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر در هلاک من بود الحق رضاى دوست بادم هزار جان گرامى فداى دوست آن دولت از کجا که شوم خاک درگهش من خاک آن کسم که شود خاکپاى دوست جبريل وار يکقدم ار پيشتر نهم جانم بسوزد از سبحات لقاى دوست کبر و ريا گذار که کس با غرور نفس محرم نگشت در حرم کبرياى دوست بيگانگى گزيده ام از عقل خويشتن تا گشته است جان و دلم آشناى دوست بستم در سراچه دل را بروى غير زيرا مقام عامه نشايد سراى دوست گر ميکشد مرا بجفا هيچ باک نيست گر بى دلى بمرد ببادا بقاى دوست در پيش هر که عاشق صادق بود خوشست جور و جفاى يار چو مهر و وفاى دوست گر ميکشد حسين جفا بس غريب نيست آرى کشد غريب ستمکش جفاى دوست حسین خوارزمی