مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر ششم
بخش ۳۳ - حکایت در تقریر همین سخن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن یکی اسپی طلب کرد از امیر گفت رو آن اسپ اشهب را بگیر گفت آن را من نخواهم گفت چون گفت او واپس روست و بس حرون سخت پس پس می رود او سوی بن گفت دمش را به سوی خانه کن دم این استور نفست شهوتست زین سبب پس پس رود آن خودپرست شهوت او را که دم آمد ز بن ای مبدل شهوت عقبیش کن چون ببندی شهوتش را از رغیف سر کند آن شهوت از عقل شریف هم چو شاخی که ببری از درخت سر کند قوت ز شاخ نیک بخت چونک کردی دم او را آن طرف گر رود پس پس رود تا مکتنف حبذا اسپان رام پیش رو نه سپس رو نه حرونی را گرو گرم رو چون جسم موسی کلیم تا به بحرینش چو پهنای گلیم هست هفصدساله راه آن حقب که بکرد او عزم در سیران حب همت سیر تنش چون این بود سیر جانش تا به علیین بود شهسواران در سباقت تاختند خربطان در پایگه انداختند مولانا بلخی