مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر سوم
بخش ۱۹۱ - ملامت کردن اهل مسجد مهمان عاشق را از شب خفتن در آنجا و تهدید کردن مرورا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قوم گفتندش که هین اینجا مخسپ تا نکوبد جانستانت همچو کسپ که غریبی و نمی دانی ز حال کاندرین جا هر که خفت آمد زوال اتفاقی نیست این ما بارها دیده ایم و جمله اصحاب نهی هر که آن مسجد شبی مسکن شدش نیم شب مرگ هلاهل آمدش از یکی ما تابه صد این دیده ایم نه به تقلید از کسی بشنیده ایم گفت الدین نصیحه آن رسول آن نصیحت در لغت ضد غلول این نصیحت راستی در دوستی در غلولی خاین و سگ پوستی بی خیانت این نصیحت از وداد می نماییمت مگرد از عقل و داد مولانا بلخی