مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر اول
بخش ۱۴۳ - امتحان کردن شیر گرگ را و گفتن کی پیش آی ای گرگ بخش کن صیدها را میان ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفت شیر ای گرگ این را بخش کن معدلت را نو کن ای گرگ کهن نایب من باش در قسمت گری تا پدید آید که تو چه گوهری گفت ای شه گاو وحشی بخش تست آن بزرگ و تو بزرگ و زفت و چست بز مرا که بز میانه ست و وسط روبها خرگوش بستان بی غلط شیر گفت ای گرگ چون گفتی بگو چونک من باشم تو گویی ما و تو گرگ خود چه سگ بود کو خویش دید پیش چون من شیر بی مثل و ندید گفت پیش آ ای خری کو خود خرید پیشش آمد پنجه زد او را درید چون ندیدش مغز و تدبیر رشید در سیاست پوستش از سر کشید گفت چون دید منت ز خود نبرد این چنین جان را بباید زار مرد چون نبودی فانی اندر پیش من فضل آمد مر ترا گردن زدن کل شیء هالک جز وجه او چون نه ای در وجه او هستی مجو هر که اندر وجه ما باشد فنا کل شیء هالک نبود جزا زانک در الاست او از لا گذشت هر که در الاست او فانی نگشت هر که بر در او من و ما می زند رد بابست او و بر لا می تند مولانا بلخی