مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر اول
بخش ۷۶ - تفسیر رجعنا من الجهاد الاصغر الیالجهاد الاکبر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای شهان کشتیم ما خصم برون ماند خصمی زو بتر در اندرون کشتن این کار عقل و هوش نیست شیر باطن سخرهٔ خرگوش نیست دوزخست این نفس و دوزخ اژدهاست کو به دریاها نگردد کم و کاست هفت دریا را در آشامد هنوز کم نگردد سوزش آن خلق سوز سنگها و کافران سنگ دل اندر آیند اندرو زار و خجل هم نگردد ساکن از چندین غذا تا ز حق آید مرورا این ندا سیر گشتی سیر گوید نه هنوز اینت آتش اینت تابش اینت سوز عالمی را لقمه کرد و در کشید معده اش نعره زنان هل من مزید حق قدم بر وی نهد از لامکان آنگه او ساکن شود از کن فکان چونک جزو دوزخست این نفس ما طبع کل دارد همیشه جزوها این قدم حق را بود کو را کشد غیر حق خود کی کمان او کشد در کمان ننهند الا تیر راست این کمان را بازگون کژ تیرهاست راست شو چون تیر و واره از کمان کز کمان هر راست بجهد بی گمان چونک وا گشتم ز پیگار برون روی آوردم به پیگار درون قد رجعنا من جهاد الاصغریم با نبی اندر جهاد اکبریم قوت از حق خواهم و توفیق و لاف تا به سوزن بر کنم این کوه قاف سهل شیری دان که صفها بشکند شیر آنست آن که خود را بشکند مولانا بلخی