مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر اول
بخش ۵۸ - منع کردن خرگوش از راز ایشان را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفت هر رازی نشاید باز گفت جفت طاق آید گهی گه طاق جفت از صفا گر دم زنی با آینه تیره گردد زود با ما آینه در بیان این سه کم جنبان لبت از ذهاب و از ذهب وز مذهبت کین سه را خصمست بسیار و عدو در کمینت ایستد چون داند او ور بگویی با یکی دو الوداع کل سر جاوز الاثنین شاع گر دو سه پرنده را بندی بهم بر زمین مانند محبوس از الم مشورت دارند سرپوشیده خوب در کنایت با غلط افکن مشوب مشورت کردی پیمبر بسته سر گفته ایشانش جواب و بی خبر در مثالی بسته گفتی رای را تا ندانند خصم از سر پای را او جواب خویش بگرفتی ازو وز سؤالش می نبردی غیر بو مولانا بلخی