مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر اول
بخش ۱۳ - آموختن وزیر مکر پادشاه را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
او وزیری داشت گبر و عشوه ده کو بر آب از مکر بر بستی گره گفت ترسایان پناه جان کنند دین خود را از ملک پنهان کنند کم کش ایشان را که کشتن سود نیست دین ندارد بوی مشک و عود نیست سر پنهانست اندر صد غلاف ظاهرش با تست و باطن بر خلاف شاه گفتش پس بگو تدبیر چیست چارهٔ آن مکر و آن تزویر چیست تا نماند در جهان نصرانیی نی هویدا دین و نه پنهانیی گفت ای شه گوش و دستم را ببر بینی ام بشکاف و لب در حکم مر بعد از آن در زیردار آور مرا تا بخواهد یک شفاعت گر مرا بر منادی گاه کن این کار تو بر سر راهی که باشد چارسو آنگهم از خود بران تا شهر دور تا در اندازم دریشان شر و شور مولانا بلخی