مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر اول
بخش ۱۲ - داستان آن پادشاه جهود کی نصرانیان را میکشت از بهر تعصب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بود شاهی در جهودان ظلم ساز دشمن عیسی و نصرانی گداز عهد عیسی بود و نوبت آن او جان موسی او و موسی جان او شاه احول کرد در راه خدا آن دو دمساز خدایی را جدا گفت استاد احولی را کاندر آ زو برون آر از وثاق آن شیشه را گفت احول زان دو شیشه من کدام پیش تو آرم بکن شرح تمام گفت استاد آن دو شیشه نیست رو احولی بگذار و افزون بین مشو گفت ای استا مرا طعنه مزن گفت استا زان دو یک را در شکن چون یک بشکست هر دو شد ز چشم مرد احول گردد از میلان و خشم شیشه یک بود و به چشمش دو نمود چون شکست او شیشه را دیگر نبود خشم و شهوت مرد را احول کند ز استقامت روح را مبدل کند چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد چون دهد قاضی به دل رشوت قرار کی شناسد ظالم از مظلوم زار شاه از حقد جهودانه چنان گشت احول کالامان یا رب امان صد هزاران مؤمن مظلوم کشت که پناهم دین موسی را و پشت مولانا بلخی