پوریای ولی
کنز الحقایق
در مناظرهٔ موسی علیهالسلام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو موسی باز می گردید از طور در آن وادی سیاهی دید از دور چو نزدیکش رسید او بود شیطان که می نالید او از دوری و عصیان چو موسی دید او را رحمش آمد کمانش شد که آن دم خشمش آمد به شیطان گفت موسی ای گنهکار چرا سجده نکردی تا شوی خوار بگفتا زان سبب سجده نکردم که ترسیدم مبادا چون تو گردم بگفتا من چه گشتم در نبوت بگفتا اوفتادی از فتوت بگفتا چون فتادم هین بیان کن عیانم نیست این بر من عیان کن بگفتا خواستی از دوست دیدار چرا کردی نظر آنجا به کهسار چو روی از وی بگرداندی ندانی شوی خسته ز قول لن ترانی چو بودم من به عشق او یگانه مرا می آزمود این بُد بهانه ز عصیان بس چها آمد به رویم نجستم غیر او و هم نجویم ز عشقش سجدهٔ آدم نکردم چو حق باشد سوی آدم نگردم به غیر حق دگر چیزی ندانم اگر نزدیک یا دورم همانم بگفت این ها و از موسی جدا شد ندانستش چه افتاد و کجا شد یقین دان عشق کار سرسری نیست حقیقت مرد عاشق هر دری نیست کسی کش عشق شخصی هست در پوست نخواهد غیر او هرچند نیکوست پوریای ولی