حِسام خوسفی
غزل های خوسفی
غزل شمارهٔ ۱۵۵: دل را حضور نیست دمی بی حضور او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل را حضور نیست دمی بی حضور او خرم دلی که شاد بود با سرور او پویندگان وادی ایمن توقُّفی باشد که لمعه ای بدرخشید ز نور او سالک به اهتمام ارادت وصال یافت موسی و ذرّه ای ز تجلّی و طور او درس زبور عشق به عشّاق می دهند داوود را ترنّم زیر زبور او آن را که در بهشت لقا وعده کرده اند او را چه التفات به حور و قصور او اسرار دنیوی چه متاعیست پر غرور هان تا مگر نفریبد غرور او ابن حسام تا نشوی ملتغت به غیر پرهیز کن ز آتش قهر غیور او حِسام خوسفی