حِسام خوسفی
غزل های خوسفی
غزل شمارهٔ ۱۵۲: ای خیال عارضت گلشن نگار چشم من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خیال عارضت گلشن نگار چشم من رُسته شمشاد قدت در چشمه سار چشم من گر خیالت دامن آب روان می بایدش گو بیا چون سرو بنشین بر کنار چشم من چشم خوشخوابت به عیاری و شوخی می برد صبر و آرام دل خواب و قرار چشم من وعده دیدار خویشم داده بودی پیش ازین آخر ای جان رحم کن بر انتظار چشم من می خلد در دیده من خار مژگانت چو تیر وه کز آن خارست دایم خار خار چشم من با دل من هر چه رفت از اختیار دیده بود آه دل کاین دل چه دید از اختیار چشم من از غبار دامنت بر چشم من گردی فشان کان جواهر سرمه بنشاند غبار چشم من مقدمت را هر کسی آخر نثاری ساختند دُرّ و مروارید غلطان بین نثار چشم من رازت ای ابن حسام از پرده بیرون میکشد مردم غمَّاز کامد پرده دار چشم من حِسام خوسفی