حِسام خوسفی
غزل های خوسفی
غزل شمارهٔ ۱۳۲: زلف آشفته همی تابی و من می تابم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زلف آشفته همی تابی و من می تابم آتش چهره میفروز که من در تابم شب خیال تو به بالین من آمد گفتم آه کامد به سرم عمر و من اندر خوابم ما درین بحر به کشتی تو یابیم نجات کششی کن که به ساحل کشی از گردابم آن چنان تشنه ی لعل لب سیراب توام کاب حیوان نتواند که کند سیرابم طاق ابروی تو پیوسته مرا در نظرست زان جهت سجده کنان معتکف محرابم به چه باب از در محبوب بگردانم روی روی فتحی ننمودند ز دیگر بابم چنبر زلف تو شد سلسله ی ابن حسام هر طرف می کشد آشفته بدان قلابم حِسام خوسفی