حِسام خوسفی
غزل های خوسفی
غزل شمارهٔ ۱۱۲: غمزه ی تیز ترا سینه ی من شد هدف
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غمزه ی تیز ترا سینه ی من شد هدف خون دلم گو بریز اینت مرا صد شرف در صف تو عاشقان جامه به خون شسته اند تا که شود در میان یا که رود پیش صف دل به کمند تو باز بسته از آن شد که هست سایه ی موی ترا نور خدا در کنف غرقه ی بحر عمیق از پی دُردانه ایم یا برود سر ز دست یا گهر آید به کف عمر که بی یاد دوست می گذرد عمر نیست تا نکنی عمر من عمر گرامی تلف جان ودل عارفان صید کمند تواند کی بود آخر ترا میل به صید عجف فتنه نشان می دهند رو به طلب شحنه ای فتنه نشان تو بس شحنه ی دشت نجف ابن حسام این سخن وسع بیان تو نیست اَلهَمَنی مُلهَمٌ عَرَّفَنی مَن عَرف لؤلؤ نظم خوشاب زاده ی طبع من است دُرّ گرانمایه را پاک بباید صدف حِسام خوسفی