حِسام خوسفی
غزل های خوسفی
غزل شمارهٔ ۹۱: چو زلف دوست بباید شبی سیاه و دراز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو زلف دوست بباید شبی سیاه و دراز که با خیال رخت در درون پرده ی راز دل شکسته ی آشفته ی پریشان حال تطاول سر زلفت به شرح گوید باز فرو گرفت غم دل فضای سینه ی من کجاست ساقی گلرخ شراب غم پرداز به عشوه عربده با روزگار نتوان کرد که دهر عشوه فرو شست وچرخ عربده ساز اگر چه درگه یار از نیاز مستغنی است تو بر مدار سر از خاک آستان نیاز عجب نباشد اگر عاقبت شود محمود کسی که خدمت شایسته کرد همچو ایاز زفیض دوست چو در هر سری تمناییست امید ابن حسام است و لطف بنده نواز حِسام خوسفی