حِسام خوسفی
غزل های خوسفی
غزل شمارهٔ ۵۲: مگر چو دردکشان جام بی ریا بخشند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مگر چو دردکشان جام بی ریا بخشند زکاس لَم یَزلی جرعه ای به ما بخشند قتیل عشق شو ای جان که مر ترا روزی زنوش داروی نوشین لبان شفا بخشند دوای درد، طبیبان عشق می دانند ترا که درد نباشد کجا دوا بخشند کسی که سعی نماید به کعبه ی مقصود عجب نباشد اگر مر ورا صفا بخشند ایا دلا که اگر آزری طمع دارد که جرم او به جوانان پارسا بخشند امیدوار چنانم که جرم ابن حسام به گرد کوکبه ی شاه لافتی بخشند خطای این سر شوریده ی پریشان حال به جعد گیسوی مشکین مصطفی بخشند حِسام خوسفی