حِسام خوسفی
غزل های خوسفی
غزل شمارهٔ ۳۵: مپیچ در سر زلفش که سر به سر سوداست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مپیچ در سر زلفش که سر به سر سوداست مرو به جانب کویش که در به در غوغاست دلا ز عشوه چشمش به گوشه ای بنشین که چشم فتنه کنش دیده ای که عین بلاست هزار نقش خیال قدت بر آب زدم بدان شمایل موزون یکی نیامد راست به سان سرو سهی بر کنار چشمه آب خیال قد تو در چشمه سار دیده ماست ز بوی زلف تو در هر چمن که می پویم نسیم غالیه گردان و باد مجمره ساست به هر طرف که شود سنبل تو نافه گشای سخن ز مشک نگویم که ان حدیث خطاست رواست گر لب تو کام جان ابن حسام روا کند که لبت جانفزای و کامرواست حِسام خوسفی