حِسام خوسفی
غزل های خوسفی
غزل شمارهٔ ۲۳: دلم فریفتهٔ آن شمایل عربیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم فریفتهٔ آن شمایل عربیست که شکل و شیوه او را هزار بوالعجبیست خیال لعل لبش در درون سینه من چو باده در دل پر خون شیشهٔ حلبیست بکشت فتنهٔ چشمش مرا و می بینم که همچنان نظرش سوی من به بولعجبیست مرید پیر مغانم که شیخ هر قومی میان قوم چو اندر میان فرقه نبیست مخار پای دل رهروان به خار جفا که این طریقهٔ بد راه و رسم بولهبیست مرو ز راه ادب تا بلندبخت شوی که شوربختی مردم ز راه کم ادبیست کجاست بانی قصر ارم که ترکیبش به قصر شاه کنون خشت شرفهٔ طنبیست ز جام لم یزلی جرعه ای به من دادند مگوی مستی من ذوق بادهٔ عنبیست مکن ز گردش دوران شکایت ابن حسام که عادت فلک دون پرست منقلبیست برو به آب قناعت بشوی دست طمع که بیش حرمت مردم ز فرط کم طلبیست حِسام خوسفی