حِسام خوسفی
غزل های خوسفی
غزل شمارهٔ ۱۸: خوشتر ز آستان تو ما را مقام نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوشتر ز آستان تو ما را مقام نیست کوی تو کم ز روضهٔ دارالسلام نیست گفتم که خاک راه توام ملتفت نشد بیچاره من که اینقدرم احترام نیست گفتم بیا که از غم لعل تو سوختم گفت این طمع به غیر تمنای خام نیست آیینهٔ وجود که زنگار غم گرفت ساقی صفاش جز به می لعل فام نیست می ده که محتسب نکند منع شرب ما آری به بزم ساقی ما می حرام نیست صوفی که منع باده صافی همی کند او را خبر ز لذت شرب مدام نیست کردم به سرو نسبت قدش به غمزه گفت ای بی بصر خموش که او را خرام نیست اندوه یار و درد فراق و غم دیار آخر ببین که بر دل ما زین کدام نیست هستند بندگان و غلامان تو را بسی یک بندهٔ مطیع چو ابن حسام نیست حِسام خوسفی