نیر تبریزی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱: بخطا میرمد آن نرگس فتان از من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بخطا میرمد آن نرگس فتان از من که بیک غمزه توان برد دل آسان از من منت ابر بهار است ز باران سرشگ بیرخت بر سر یکدشت مغیلان از من تخم صبرم بدل ای پیر جهاندیده مکار که نه چینی بجز از خوشۀ حرمان از من آن شد ایخواه که از جانرود پای شکیب کانزمان دست ز من بود و گریبان از من گریه ام کشت دهانی به تبسم بگشای تا یکی تنگدل ایغنچۀ خندان از من باغبان گو که بتاوان تماشای گل برد از خون جگر لاله بدامان از من صید هشیار ز صیاد گریزد لیکن نه بدینگونه که صیاد گریزان از من نیرّا با همه سودا زدگی حیرانم گر چه آنطفل پریروست هراسان از من نیر تبریزی