نیر تبریزی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۸: ای غلام بر سیمین تو زرین کمران
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای غلام بر سیمین تو زرین کمران خاکسار کف پای تو سر تا جوران بکدامین طرف آرم بتماشای تو روی اینهمه جلوۀ روی تو کران تا بکران دست امید مکن کونهم از حلقۀ زلف که دراز است ره عشق و من از نو سفران جای عذر است چگویم بتو ای ناصح پیر که نداری جز از عشوۀ شیرین پسران شیشۀ دردکشان میشکنی زاهد باش تا بدیوان خرابات رسم جامه دران می نگفتم مده ایدیده که خونگیر شوی دامن دل بکف غمزّ بیداد گران دل زآرایش سجاده کشان گشت ملول ایخوشا خرقۀ آلودۀ شوریده سران پایۀ همت منظور بلند است دریغ کانصفا نیست در آئینۀ کوته نظران واعظانرا سر خود خواهی اگر درد نداشت بالله ار سینه زدی اینهمه سنک دگران جلوۀ تا دهمت جان ز سبکروحی شوق سر بزیر قدم و دیده برویت نگران کفر رندان نظر باز حدیثی است قدیم نیرّا تازه کن ایمان ز لب سیمیران نیر تبریزی