نیر تبریزی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۷: ای صنم کز چشم کافر کیش بردی دین من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای صنم کز چشم کافر کیش بردی دین من برخی سحرت که بستی چشم عالم بین من زاتش عشقت دلم آئین زردشتی گرفت دل ستی و سینه آتش خانۀ برزین من گر بفروردین بروید لاله و نسرین بباغ سالیانست از رخ او و لاله و نسرین من بر نخواهد شد ز سر عشق من و بیداد او من بمهرش خورده ام سوگند او بر کین من گر بود این راست کز نسرین همی خیزد عبیر نی عجب کز سوسن عنبر ریزد این نسرین من همچو بوتیمار بر دور لبت کآب بقا است تشه خواهد داد جان آخر دل مسکین من سر چو بر بالین نهم با یاد آن روی چو گل راست گوئی پشتۀ خاریست بر بالین من نیرّا خونش بریزم در زمان از تیر آه آسمان گر مهر بازد با مه و پروین من نیر تبریزی