نیر تبریزی
غزلیات
شمارهٔ ۵۸: نظرم دوش بدیدار مهی زیبا بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نظرم دوش بدیدار مهی زیبا بود شب تاریک مرا روز جهان آرا بود حالتی بود مرا دمبدم از جذبۀ شوق که اثر هیچ نبود از من و او تنها بود متحیر بجمالش که چه صورت پرداخت قلم صنع که صورتگر این دیبا بود پای تا سر همه با چشم تامل میرفت ارغوان و سمن و نسترن و مینا بود علم الله که بجز قامت طوبای بهشت هر چه گویم قدموزونش از آن بالا بود آنچه از گلشن رضوان بحکایت گویند همه در آئینه صورت او پیدا بود او چو دریا بتموج هم از جنبش و ناز مردم دیدۀ من ماهی آندریا بود لب و رویش ز عرق باده بمینا میکرد او مرا ساقی گل پیکر و مه سیما بود خوشه چین نظر از روش بدامن میبرد بار نسرین و گل و لاله که در صحرا بود همه من بودم و پروانه و شمع رخ او شهد الله که اگر باز دلی با ما بود نیّر آن باغ ارم بود که من میدیدم یا بهشتی که مرا لب بلب حورا بود نیر تبریزی