نیر تبریزی
غزلیات
شمارهٔ ۲۰: زینهار ایدل از آن غمزه که شمشیر بدست است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زینهار ایدل از آن غمزه که شمشیر بدست است باحذر باش که از مست کسی طرف نبسته ست کس چه سان از تو برد جان که زدنباله حشمت حشم ناز و فنون تا نگری دست بدست است کام من از تو همین بس که بپای تو نهم سر که مرا پایه ز اندازه بالای تو پست است نیست از پیچش موی تو مرا روی رهائی کاین بلائی است که یابند من از روز الست است پاس خوددار که در عهد تو هر خون که بریزد مردم از چشم تو بیند که خطا شیوه مست است اینهمه حلقه و چین و گره و بند چه حاجت هرچه خواهی بکن ایزلف کست دست نبسته است همه شب می نبرد خواب زاندیشه جهانرا کآخر اینفتنه که برخواست کیش رأی نشست است لوحش الله که نگاه کچت از گوشه ابرو راست چون تیر کماندار رها کرده و شست است نیر آخر کشدم غیرت آنخال که دانم خفته در کنج لبش چون مگس قندپرست است نیر تبریزی