صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۲: خرم کسی که کام ز بخت جوان گرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خرم کسی که کام ز بخت جوان گرفت یعنی به صدق دامن پیر مغان گرفت بردم چو نام عشق سرا پا بسوختم چون شمع کاتشش بوجود از زبان گرفت خوبان دهند بوسه و گیرند جان بها نازم بدان حریف که این داد و آن گرفت کارم فتاد تا چو کمر با میان یار از هر کنار غصه مرا در میان گرفت زلفش گرفت جا برخ و من بحیرتم کاین کافر از برای چه جا در جنان گرفت تا بعد از این چه آیدم ای دوستان بپیش حالی که عشق از کف عقلم عنان گرفت هرکس که چون صغیر بحیدر پناه برد از هر بلا و حادثه خط ام ان گرفت آنکو سپرد خط غلامی به مرتضی سر خط رستگاری کون و مکان کرفت شاه نجف که بنده ای از بندگان او باج شرف ز تاجوران جهان گرفت رفعت از آستانهٔ آن شه طلب که عرش این رفعتی که دارد از آن آستان گرفت صغیر اصفهانی