صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۲: شیرم ولی اسیر به دام غزال دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شیرم ولی اسیر به دام غزال دوست چون نی تهی ز خویشم و پر از مقال دوست در روی خلق دیدهٔ حیرت گشوده ام بینم مگر جمال عدیم المثال دوست منعم مکن که خاک ره دشمنان شدم گشتم چنین مگر که شوم پایمال دوست از بار غم بود الف قامتم چو دال در آرزوی قامت با اعتدال دوست صد زخم خار هجر بخوردیم و عاقبت یک گل نچیده ایم ز باغ وصال دوست دارند مردمان به دل خود بسی خیال در دل صغیر را نبود جز خیال دوست صغیر اصفهانی