صغیر اصفهانی
قصیده ها
شمارهٔ ۲۳ - در مدح مولیالموالی حضرت امیرالمؤمنین (ع)
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز طریق بندگی علی نه اگر بشر به خدا رسد به چه دل نهد؟ به که رو کند؟ به چه سو رود؟ به کجا رسد ز خدا طلب دل مقبلی به علی ز جان متوسلی که اگر رسد به علی دلی بعلی قسم بخدا رسد ازلی ولایت او بود ابدی عنایت او بود ز کف کفایت او بود بخدا هر آنچه بما رسد بعلی اگر بری التجا چه در این سرا چه در آنسرا همه حاجت تو شود روا همه درد تو بدوا رسد علی ای تو یاور و یار ما اسفا بحال فکار ما نه اگر بعقده کار ما مدد از تو عقده گشا رسد نه بهر که هرکه فدا شود چو فدائی تو بجا شود که هر آنکه در تو فنا شود ز چنین فنا به بقا رسد بود ای مربی جان و دل ز تو خیمه گر چه در آب و گل تویی آنکه فیض تو متصل بفرشتگان سما رسد دو جهان رهین عنایتت ره حق طریق هدایتت همه را بخوان ولایتت ز خدا هماره صلا رسد به غدیر خم چو بامر هوبستودت احمد نیک خو بجهانیان زندای او همه لحظه لحظه ندا رسد زرخت که نور خدا از آن بود ای ولی خدا عیان بدل و بدیدهٔ عاشقان همه لمعه لمعه ضیا رسد به مؤآلف تو مقر جنان بمخالف تو سقر مکان بتو نیک و بدشود امتحان ز تو خیر و شر بجزا رسد چو منی کجا و ثنای تو که تو را ستوده خدای تو چه بیان کنم بسزای تو که تو را بحد ثنا رسد مگر از زبونی خود زبان بگشایم ایشه انس و جان که کند ز محنت خود بیان بحضور شه چو گدا رسد تو شهی و بنده گدای تو سروجان من بفدای تو چه شود ز برک و نوای تو دل بینوا به نوا رسد دل من که غنچه صفت شها شده خون سزد چو گل از صبا ز نسیم لطف تو ذوالعطا بکمال لطف و صفا رسد تو بحق ز هرچه مقدمی بقضا تو آمر و حاکمی ز تو بینم آنچه بمن همی ز قدر رود ز قضا رسد به صغیر خسته لقای تو بود انتهای عطای تو چو به قائلین ثنای تو ز در تو اجر و عطا رسد صغیر اصفهانی