حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۰: نسیم صبح توئی جبرئیل نام از من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نسیم صبح توئی جبرئیل نام از من به طاق ابروی مردان رسان سلام از من اگر که از من گمنام نام پرسد یار ز بعد سجده شکرانه بر تو، نام از من اگر ز قتل من آن دوست را به دل هوس است میسر است در این کار اهتمام از من عیال و مال و کسان شد حرام و باده حلال گر، از حلال بپرسید یا حرام از من غنا و ثروت کل منعما تمام از تو ملال و ذلت و فقر و فنا تمام از من اگر که نعمت وصل تو قدر نشناسم کشد زمانه به هجر تو انتقام از من از آن زمان که چو گل آمدی به دست مرا همیشه می طلبد بوی تو مشام از من غلام ناطق حقم قلم گواه من است برد ملک به فلک روز وشب پیام از من اگر قیامت موعود را توانی دید بگو به خلق قیامت بود قیام از من منم که محرم خلوتسرای قدسم و بس بگو به کعبه نگهدار احترام از من مرا که غیر دل آشنا مقامی نیست زمانه از چه طلب می کند مقام از من تو ای نسیم صبا تاز سوی ما گذری رسان به دوست سلام از من و پیام از من ز غیر من مطلب التیام و خرق جهان تو نیز خرق زمن خواه و التیام از من منی نماند بجا هر چه هست «حاجب » اوست که دوست می طلبد من علی الدوام از من حاجب شیرازی