حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۹۴: تا ماه مرا بررخ زلف سیه افشان شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا ماه مرا بررخ زلف سیه افشان شد در ظلمت شب خورشید پیدا شد و پنهان شد تا زلف مسلسل را در جمع پریشان کرد صد طایفه بر هم خورد صد جمع پریشان شد آباد نخواهد شد عالم ز کسی کز او صد طایفه بر هم ریخت صد ناحیه ویران شد از سایه زلفش خط برگرد لبش سرزد چون خضر که از ظلمت در چشمه حیوان شد جانبازی هر نادان مقبول نخواهد ماند اینجاست که هر دانا در بند سروجان شد کی همچو قدت سروی در باغ وجود آمد کی همچو رخت یک گل زینت گربستان شد «حاجب » به فنا فاالله شد عین بقا بالله هم مظهر و هم مظهر از حضرت جانان شد حاجب شیرازی