حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹: در آن مجلس که حرمت نیست می را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در آن مجلس که حرمت نیست می را صلا ده ای پسر خوبان ری را می و مطرب در این مجلس مباح است خبر کن ساقی فرخنده پی را به ری خوبان دریغ از ما نکردند می و چنگ و رباب و عود و نی را چنان دارند یارانم که دارند بنات النعش اطراف جدی را چه سر در باده و جام است زاهد که عالم راغب هستند این دو شی را به یک جام آن چنانم مست گرداند که بخشم تخت و تاج جم و کی را تو از عکس رخ و زلف آفریدی به حکمت نور و ظلمت شمس و فی را معلم شد به علم و عشق جانان که این علم و هنر آموخت وی را بهار عمر را، هست از قفا، دی تو کردی نوبهاری فصل دی را بساط حاتم طی، طی نگردد اگر دست قضا طی کرد طی را کریمان را نگیرد، موت دامن که «حاجب » کرد طی این طرفه حی را حاجب شیرازی