حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰: کم شانه می زن ای صنم آن طره پرتاب را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کم شانه می زن ای صنم آن طره پرتاب را از آشیان بیرون مکن مرغ دل بی تاب را خاک وجود عاشقان برباد خودکامی مده ای ترک آتش خوبگیر از تشنه کامان آب را زنجیر شیران کرده ای هر تاری از گیسوی خود پرداختن از جنس خود ای شیر شکر قاب را محرابیان ابرویت اندر صلوة دایمند بگذار بر اهل ریا این منبر و محراب را دریاب عمر جاودان از جرعه پیرمغان زین باده کن مست ابد یکباره شیخ و شاب را بی آتش و بی دود، و دم گرمیم در سرمای دی منعم بگو کمتر کشد منت خز و سنجاب را ای عدل عالمگیر ما با صلح کل دمساز شو برچین بساط ظلم و کین بر هم زن این اسباب را خورشیدوش پنهان مشو مه خودنمائی می کند باز آی تا رسوا کنی این کرمک شب تاب را در خواب دیدم شمس را تابید از برج شرف از خانقاهش یافتم تعبیر کردم خواب را «حاجب »به می ار کرده رم از بیم گرگ و سگ چه غم راعی چو شد خصم رمه خجلت دهد اکلاب را حاجب شیرازی