حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۶: تا، به کی گرم کنی رخش قضا جولان را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا، به کی گرم کنی رخش قضا جولان را تنگ کردی به دلیران جهان میدان را گوی دلها به خم زلف چو چوگان داری لطمه بر، گوی مزن رنجه مکن چوگان را کس ز احسان تو محروم نخواهد بودن هیچ شک نیست که بخشی گنه شیطان را عاقبت خشت سرای دگران خواهی شد ای که شداد صفت سرزده ایوان را گر تو در باغ به این قد و خد و خط گذری باغبان ترک کند سرو و گل و ریحان را گر رعیت بهواداری سلطان نرود اعتباری نبود سلطنت سلطان را به ز تورات و زبور و صحف و انجیل است گر تلاوت کنی ای خواجه تو این قرآن را ایمنی خواهی اگر رشته ایمان بکف آر عاقل آن نیست که کامل نکند ایمان را زاهد از مستی صهبای ولا، بی خبر است آب حیوان ندهد فایده هر حیوان را «حاجب » از کنج خرابات چنان گنج درآی تا خرابی چو تو آباد کند ایران را حاجب شیرازی