میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۵۰: بجان دشمن بغیر تن نداری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به جان دشمن به غیر تن نداری تن ار کردی رها، دشمن نداری مکن پولاد و آهن جوشن خویش دل ار پولاد و از آهن نداری مرو اندر صف پیکار مردان که غیر از خوی و روی زن نداری سلیمانی بداده خاتم از دست ولیکن جز خود اهریمن نداری بدزدی گر ز بیم تیغ دشمن سری شایسته بر گردن نداری دل از آهن کن و بر تن بیارای برزم دشمن، ار جوشن نداری همین ما و منی خصم من و تو است که خصمی غیر ما و من نداری بزن بال و پری، بشکن قفس را مگر اندیشه گلشن نداری الا ای رشته کم تابی از آنروی گذر بر چشمه سوزن نداری بکاخت تافته مهری ز روزن تو کوری، چشم بر روزن نداری میرزا حبیب خراسانی