وفایی مهابادی
غزل ها
شمارهٔ ۶۵: بی تو ای دوست ندانی که چه گویم چونم - به جمال تو که چون سوخت در و بیرونم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی تو ای دوست ندانی که چه گویم چونم به جمال تو که چون سوخت در و بیرونم جلوه ای کن به من و شمع وجودم بردار وعده ی وصل من آن است بریزی خونم جانم آزاد کن از واهمه ی وصل و فراق دست من آر تو در گردن خود یا خونم من ندانم که ز زلف تو رهایی طلبم گر ز زنجیر تو سرباز کشم مجنونم مرد میدان جفای تو «وفایی» است، بیا خنجر ناز به دل زن که به جان ممنونم وفایی مهابادی