وفایی مهابادی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱: بتم چو طره به رخسار خود فشان می کرد - بنفشه بر ورق لاله سایبان می کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بتم چو طره به رخسار خود فشان می کرد بنفشه بر ورق لاله سایبان می کرد اگر به دیدهٔ من عکس عارضش می دید به شاخ هر مژه صد بلبل آشیان می کرد به غیر نقطه، شیرینی لبش نگذاشت وگرنه خامه بسی وصف آن دهان می کرد نوای نالهٔ مرغی به گوشم آمد دوش چو دیدم از سر زلف تو دل فغان می کرد ز ابروی تو عجب مانم ای مسلمان کش که «ذوالفقار» علی قتل کافران می کرد «وفایی» از لب و زلف تو دوش تا به سحر سخن ز آب بقا و عمر جاودان می کرد وفایی مهابادی