وفایی مهابادی
غزل ها
شمارهٔ ۴۰: بر چهره زلف خویش، پر از پیچ و تاب کرد - یعنی به حسن، حلقه به گوش آفتاب کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر چهره زلف خویش، پر از پیچ و تاب کرد یعنی به حسن، حلقه به گوش آفتاب کرد گیسو به باد داد به صد جلوه در چمن از سرو سر کشید و به سنبل عتاب کرد بی تاب شد ز حسرت و غم چون رسید خط گویا که زلف یاد ز عهد شباب کرد آوخ که یار رفت و نچیدم گلی ز وصل کامی ندیده عمر عزیزم شتاب کرد چشمم در آرزوی بتان بس که خون بریخت معموره ی وجود «وفایی» خراب کرد وفایی مهابادی