وفایی مهابادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱: ای آن که خطت سبز، لبت آب حیات است - گرد شکرستان مگر این جوی نبات است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای آن که خطت سبز، لبت آب حیات است گرد شکرستان مگر این جوی نبات است زین لب چه تکلم، چه تبسم، همه شیرین مانا لب شیرین تو صد کوزه نبات است یارا نرهانم زخم زلف تو دل را زان روی که شام غم تو روز نجات است جامی شب دوشین به من شیفته دادند کین باده ی نوشین ز خرابات، زکات است گر کافر زلفم پی آن لعل دلارا عیبم مکن آب حیوان در ظلمات است ساقی به سر پیر مغان باده بگردان کاین شیشه چراغ شب آه درجات است هر جا که منم در طلب روی تو هستم گویی که منم تشنه و روی تو فرات است زین رفتن و باز آمدنم دل بربودند این کیست چنین دلبر و شیرین حرکات است اوصاف جمال تو «وفایی» چه نویسد اندازهٔ حسن تو که بیرون ز صفات است وفایی مهابادی